دکتر علی توکلی
دندانپزشک
به نقل از دندانه : حتماً همهمان وقتی کوچک بودیم با این سؤال معروف مواجه شدیم که “وقتی بزرگ شدی میخواهی چه کاره شوی؟”
ای کاش اینسؤال بخش دیگری هم داشت: “چرا؟”
تا بچّه از همان ابتدا هدفمند به حرفهٔ مورد علاقهاش نگاه کند، تا در خلال سالیانِ رشد و تحصیل و کشف دنیای درون و برون، در کنجکاوی و کنکاشِ انتخاب رشته و شغل دلخواهش واقعبینانهتر و عملگرایانهتر نظر کند و شغلش را با توجّه به ارزشها و انگیزههای درونیاش انتخاب کند نه به خاطر جو زمانه.
و با همین سیاق در مورد حرفه خودمان وقتی دندانپزشک شد به خاطر جو روزگار، از روح خودش دور نیفتد و شتاب بیمورد دنیای اطراف او را با خودش نبرد. به عنوان مثال اگر انتخاب روحش نیست به خاطر جو زمانه خودش را در مخمصهٔ چندمطبی و کار ۶ روز در هفته نیندازد.
-آیا شغل هرکس تمام ۲۴ ساعت واقعی و یا ذهنی او را باید اشغال کند؟!
-آیا دندانپزشک شدیم که ۶ روزهفته و گاهی هر هفت روز آن را کار کنیم؟
-آیا دندانپزشک شدیم که با شتاب بیدلیل برای پرداخت دیون و قرضها در سریعترین حالت ممکن، خود را مستهلک کنیم و در سنین میانسالی که قاعدتاً باید اوج شکوفایی روحی، روانی و حرفهای باشد از درد کمر و شانه و گردن بنالیم؟!
نتیجهٔ مشاهداتم به عنوان کسی که بیش از ۲۰ سال است به این فن شریف مشغول هستم و از نزدیک با دغدغهها و نگرانیها و مشکلات عدیده بسیاری از دوستان و همکارانم هم در ایران و هم در کانادا آشنا هستم، این است که ما صرفاً دندانپزشک نیستیم! ما قرار نبوده و نیست که خودمان را، روحمان را و این عمر گرانمایه را فقط با کار پر کنیم.
قصد تحیل روانشناسانهٔ شغلمان را ندارم، خانم دکتر نسترن ادیبراد در شمارهٔ ۱ و ۲ همین نشریه به تفصیل به این موضوع پرداختند. در مورد ساختارهای بیزینسی و روشهای مطبداری کار دندانپزشکی هم خانم دکتر ندا کدیور در شمارهٔ ۳ نشریه، مقاله خوب و کاملی نوشتند. دکتر علی مرسلی هم در سرمقاله شمارهٔ ۵ در مورد ارتباط خوشحالی در زندگی و ارتباط آن با شغل مطالب ارزشمندی بیان کردهاند.
این نوشته قرار نبوده و نیست که راهکار ارائه کند. با سؤالی آغاز شد و با سؤال دیگری ختم میشود تا شاید انگیزهای شود برای بازاندیشی روشهای مدیریت شخصی و حرفهایمان برای انتخاب بهترین مسیری که هم روحمان را تغذیه کند، هم روانمان را و هم کار و کسب و زندگیمان را.
جهت دستیابی به یک زندگی متعادل و بیشتابی که هم دل را قانع کند و هم عقل را.
و سؤال آخر:
آیا همانقدر که مراقب مطب و تجارت (بیزینس) خودمان هستیم و برایش وقت صرف میکنیم، مواظب نیازهای روان و دلنگران اقناع روح خودمان هستیم و برایش به میزان کافی وقت میگذاریم؟!