سندرم رشته دوم

رشته

چرا برخی دانش‌آموختگان رشته‌های علوم‌پایه پزشکی و مهندسی به سمت تحصیل دوباره در رشته دندان‌پزشکی می‌روند۰

درصد رو به رشدی از دانشجویان دندانپزشکی داخل و خارج را افرادی تشکیل می دهند که قبلا یک رشته تحصیلی را به پایان رسانده و حالا در سنینی بالاتر مشغول به تحصیل در این رشته شده اند. علل و پیامدها این پدیده دارای اهمیت بالایی است که باید به دقت به ان پرداخته شود.

دکتر رضا عمرانی
متخصص سلامت دهان و دندان پزشکی اجتماعی

یکی از پدیده‌هایی که سال‌های اخیر و بعد از گسترش بی‌رویه دانشکده‌های دندانپزشکی در کشور و نیز امکان تحصیل ارزان قیمت در برخی کشورهای اروپا و آسیای شرقی به وفور در جامعه دندانپزشکی دیده می‌شود پدیده تحصیلکردگانی است که پس از کسب مدرک اول در رشته‌های علوم‌پایه پزشکی یا مهندسی به تحصیل مجدد در رشته دندانپزشکی می‌پردازند. در سال های اخیر این پدیده به حدی گسترش یافته که دیگر دیدن اشخاصی با داشتن مدارک دکترای دامپزشکی، فوق لیسانس و دکترا در برخی از رشته‌های مهندسی و نیز تعداد زیادی لیسانسه‌های گروه علوم‌پایه و پزشکی در دانشکده های دندانپزشکی امری عادی است. نکته جالب‌تر وجود برخی دانشجویان است که پزشک و یا داروساز هستند و حالا تصمیم به تحصیل در رشته دندانپزشکی گرفته‌اند که البته این گروه آخر تعداد انگشت شماری هستند.
این پدیده که ما آن را سندرم رشته دوم نامگذاری کرده‌ایم بیش از هر چیز بیانگر فضای نامساعد کار برای رشته‌های گوناگون تحصیلی است.
منطقی‌ست بپذیریمم که معمولا رشته اولی که شخص در آن تحصیل کرده رشته‌ای‌ست که تناسب بیشتری با شخصیت او دارد چون بسیاری از افراد با مشاوره با والدین، مشاوره تحصیلی و یا دوستان دانشجو و نیز بر اثر محرک‌های درونی خود به سمت رشته‌ای سوق داده می شوند.

جمعیت بالا و روز افزون افرادی که اقدام به تحصیل مجدد در رشته دوم می‌کنند دو ویژگی اساسی را در خود دارند:
ویژگی اول این است که تقریباً بیشتر آنها رشته دندانپزشکی را انتخاب می‌کنند و ویژگی دوم این است که هیچکدام از آنها نتوانسته‌اند از مدرک قبلی خود استفاده خوبی داشته باشد. (معمولا ناشی از مشکلات جامعه)
از دید روانشناسی اینکه شخصی در ۱۹ سالگی در یک رشته مهندسی تحصیل کند و سپس در حوالی ۳۰ سالگی در دانشکده دندانپزشکی مشغول به تحصیل شود پدیده‌ای است که با خود خبر از انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی دارد. متاسفانه در جامعه‌ای که پایه بسیاری از مسائل مدرک تحصیلی است؛ شخص ناخودآگاه به سمت رشته های میرود که در جامعه به عنوان رشته های پردرآمد تر از آنها نام برده می شود .نکته جالب اینجاست که این پایه هم چندان پایه مجکم و قابل اعتمادی نیست و انبوه فازغ التحصیلان بیکار و یا مشغول به کار در خارج از حوزه تحصیلی خود نشان از این ضعف دارد.
در این نوشتار ما به این مطلب کاری نداریم که آیا واقعاً دندانپزشکی خصوصاً در سال های اخیر رشته ای دارای درآمد بالاست یا نه؛ چون اگر بخواهیم این مسئله را کنکاش کنیم به طور قطع به پاسخی متفاوت با آنچه در ذهن جامعه است خواهیم رسید.
آنچه در این میان بیش از هر چیز جای عمل دارد این است که علیرغم اینکه به طور ذاتی و اصلی اثبات شده که مهارت معمولاً منجر به کسب درامد بالاتر از حرفه می گردد ولی بازهم تعداد زیادی افراد به جای تقویت مهارت رشته اول خود و یا کسب مهارت ازسایر امکانات موجود اقدام به تحصیل در رشته دوم و معمولا دندانپزشکی می نمایند.
برخی از افراد که تازه برای تایید مدارک خود به ایران آمده اند وتازه سال های ابتدایی تحصیل خود را با دلار ارزان تر سپری کرده‌اند باز هم دست کم یک میلیارد تومان برای تحصیل خود در کشورهای خارج هزینه نموده اند( در سالهای اخیر بسیار بیشتر خواهد شد) و دست کم چند صد میلیون تومان دیگر نیز باید در ایران هزینه کنند . این نکته را هم در نظر داشته باشیم که تحصیل در رشته دوم از زمان اغاز ان برای ثبت نام کنکور به طور میانگین هفت سال در ایران و از زمان خروج از ایران برای تحصیل دندانپزشکی و تایید نهایی مدرک در ایران در بهترین حالت به طور میانگین نه سال زمان برای فارغ التحصیلان خارج زمان می برد و فراموش نشود که این سال ها معمولاً سالهای ارزشمند جوانی هستند .
جای تعجب دارد که افر اد فارغ التحصیل دانشگاهی هنوز متوجه این مطلب نباشند که تحصیل در دانشگاه ممکن است شانس یافتن کاری را برای فرد بیشتر کند ؛اما واقعیت اینجاست که نمی تواند از لحاظ اقتصادی فرد را به جایگاه بالاتری برساند و همواره تحصیلات با درامد بالا چندان همراه نیست. خلاصه کلام هنوز این باور در بسیاری از مردم هست که تحصیلات راه یافتن شغل بهتر می دانند و از آن بدتر هنوز مشاغلی مانند پزشکی و دندانپزشکی را وسیله ای برای کسب درامد بالا در نظر می گیرند. باید توجه داشت که تحصیل مجدد حق یک فرد و گاه راهی برای رسیدن به خواسته های درونی نیز هست اما باید توجه نمود که این پدیده در جامعه ما ناشی از سوختن فرصت های استفاده از مدرک اول است و نه هدفی برای ارتقا جایگاه افراد خصوصا که تحصیل در رشته های پزشکی دشوار نیز هست.نکته جالب توجه اینجاست که ما در نزدیکی نقطه اشباع شغل دندانپزشکی در ایران هستیم و ممکن است با پدیده افسردگی مزمن بر ای قشری روبرو شویم که سالهای فراونی را برای تحصیل مجدد هزینه کرده اند و اینک شرایط استفاده از مدرک دوم هم چندان برای آنها مساعد نباشد. امیدوارم در سالهای بعد با پدیده سندروم مدرک سوم روبرو نشویم.
امید است بهتر شدن وضعیت رسانه ای و راه های کسب اطلاعات باعث شود تا مهارت‌آموزی به جای مدرک‌گرایی؛ استقرار یابد.

منبع: دندانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا عبارت زیر را پاسخ دهید *

نوشته های مشابه