نوشتن درباره دکتر فاطمی سخت است، همان طور که ساختن فیلم درباره او سخت بود. مستندی که باید از هیچ ساخته میشد تا بتواند معرفی کوتاهی از شخصیت دوست عزیزمان دکتر سید مصطفی فلطمی برای برای آیندگان باشد. از این جهت سخت، چون به اذعان همه دوستان، او نه تنها یک دندان پزشک، بلکه در درجه اول یک فرزند صالح و پدر و همسری مهربان بود که گاه، فرزندان را در مسیر حرفه خود همراه می کرد تا بیاموزند و همچون خودش جاودانه شوند. علاه بر دندانپزشکی، یک خبرنگار و روزنامهنگار هم بود. سالها فعالیت در ایسنا و همراهی با بنیان گذاران این مجموعه نشان از حرفه ای بودن او در این زمینه است و چه بسا خبرنگارانی که او نقشی در تعلیم آنها داشت، امروز هر کدام برای خود اسم و رسمی دارند.
او، یک معلم و استاد هم بود و بارها از نزدیک شاهد بودم چه دلسوزانه نکات ریز حرفه دندانپزشکی را به دانشجویانش متذکر میشد و در واقع یک مربی بود.
گفتم مربی، به یاد دارم که در همین روزهای آخر، آزمونهای مربیگری صخره نوردی و بقا در بهمن را پشت سر گذاشته بود و با شور و شوق خاص خودش عکس های صعود و فرودهایش را نشانم میداد و با آب و تاب از جزییات صخره نوردی برایم تعریف میکرد. او یک کوهنورد و مربی حرفهای هم بود.
با تمام این حرفهای گری ها، اما هیچ منبعی برای ساخت یک فیلم مستند از زندگی دکتر فاطمی در دسترس نبود. حتی یک فیلم با کیفیت هم وجود نداشت و بهترین منبع برای روایت شخصیت او، دوستان و همکارانش بودند تا از همه لحاظ تصویری جامع از دکتر فاطمی برای آیندگان ترسیم کنند و حاصل کار، اثری شد که مشاهده می کنید. فیلمی که نه سوگواره است نه یادنامه، بلکه تصویری از سید مصطفی فاطمی است که همه از او در ذهنمان داریم.
در مسیر ساخت این مستند، بارها ناامید شدیم از آنچه که باید انجام میشد و نشد اما نمیشد به راحتی از این ایده عبور کرد؛ و انگار خود دکتر فاطمی مثل همیشه راهی باز میکرد برای ادامه کار و با انرژی بیشتر دلگرم میشدیم برای ساخت این مستند.
و در پایان این مستند را با این بیت شعر که با دست خط دکتر فاطمی بر روی تابلوی اتاق گروه مواد دندانی دانشکده دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی ماندگار شده است، تقدیم نگاه پر مهر شما می کنم.
گویند سرانجام ندارید شما
ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم